خویشاوندی مُرکّب و خون:
هر انسانی امانتدار خداوند است - چون فرزند آدم است - و مسئول.و نه تنها مسئول گروه و خانواده و مردم خویش،که در برابر تمام وجود و ارادهء حاکم بر وجود و در برابر همهء کائنات مسئول است.این است دامنهء مسئولیت انسان.اما در اسلام بزرگترین مسئولیت،متوجه علم است.این است که در آن نهضت تازه پای اسلام در عربستان که برای درگیری با بت پرست ها و دشمنان،اشراف و قدرتهای مهاجم،به مجاهدین نیاز افتاده است،رهبر نهضت با کلامی مجاهدین را آواز می دهد که بشریت هنوز در دورهء نبوغ و فرهنگ و دانش،فاقد چنان تعبیر درخشانی است که از سینهء جامعه ای بیسواد - حتی بی خط و کتابت - می جوشد که:
مداد العلما افضل من دماء الشهدا:در ارزش،مرکب دانشمندان از خون شهیدان برتر است.
و از چنین تعبیری آیا این معنای بلند روشن استنباط نمی شود که اولا خون و مُرکّب،مسئولیتی مشابه دارند و ثانیا مسئولیت مُرکّب از مسئولیت خون حساس تر و سنگین تر است؟این است که قرآن در جامعه ای بیسواد - که پیامبرش در آغاز کار،حتی در مدینه فقط یک منشی دارد و آنهم یهودی است و خودش نیز یک امی است،به کتاب و مرکب و قلم و به آنچه که می نویسند،سوگند می خورد: (ن و القلم و ما یسطرون) اما به قلمی که مسئول است و به مرکبی که همزاد برتر و خویشاوند والاتر خون است.
این است که علم و عالم را در زبان قرآن و اسلام،نه بنا به عقیدهء متجددان،مطلق هر علم و هر عالمی و متخصص در هر رشته ای میدانم و نه مثل بسیاری قدما،می گویم فقط علم دین است و یعنی فقه و علم بر احکام دینی،بلکه عالم در اینجا درست به همان معنی است که امروز در فرهنگها و ادبیات اجتماعی و ایدئولوژی های مردمی و انقلابی و مسئول،برای روشنفکر قائلند.
علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل:(دانشمندان امت من،برتر از علمای بنی اسرائیلند).در این سخن،پیامبر اسلام(ص)،عالم را همردیف و مشابه پیامبر و علم را ادامهء نبوت می داند و از نظر ارزیابی،رسالت دانشمندان تاریخ و جامعهء خویش را از رسالت پیامبران تاریخ بنی اسرائیل سنگین تر و برتر و پر ارج تر می شمارد.این علم مسئول است،مسئولیتی که همراه و همگام نبوت است.و همین نتیجه را در حدیثی دیگر باز می گوید که:العلماء ورثة الانبیاء (دانشمندان وارثان پیامبرانند)!چه چیز به ارث می برند؟آگاهی را و مسئولیت در برابر زمان و نسبت به سرنوشت مردم را.این مسئلهء دقیق در تشیع به صورت سه اصل طرح شده است،که اگرچه ظاهرا مطرح نیست اما در متن تشیع،عمل تشیع و در فرهنگ و اصول اعتقادی و عملی تشیع مشخص است...
ادامه دارد...